دیدی که ماهی روی خاک چه می کند....

هواتو کردم....دوای دردم...بزار منم بیام حرم دورت بگردم....😔😔
بیا در آغوشم،سرباز آخرم
چه بی رمق شدی علی اصغرم...😢😢
انگاری،رو صورتم می باره
بارون نم نم علی...😢😢
خون گلوی تو و..بارون اشکم علی..
بابا؟تو هم سیراب شدی...
از روی دستم پر زدی...🌼🌼
جواب مادر و ...چی بدم علی؟؟؟؟😢😢😢
آخ از لب تشنه ی تو،آه از لب تشنه ی تو...
آخر خداحافظ علی....😢😢😢😢😢
نمیدونم با دیدن این عکسا چه حسی دارین...اما من وقتی یاد شش ماهه ی رباب می افتم....😢😢😢😢
دیدگاه ها (۱)

لطفی که تو در حق من کردی پدر و مادرم نکرد....ای مهربانتر از پدر و مادرم حسین...

چشای قشنگ عباس خوابو از چشام گرفته...من رو میشناسی آقاجون من همونم اون دیوونه...

شب هشتم محرم...هیئت زینبیه

هواتو کردم....

♡𝑭𝒓𝒐𝒎 𝒎𝒚 𝒉𝒆𝒂𝒓𝒕 :: part²'( ...

نسیمی سرد پرد هارا تکان میداد.روشنی داخل اتاق وجود نداشت بجز...

My angel ( part 1 ) بی وقفه اشک می ریخت و از خیابان های خالی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط